۱۳۹۱ مهر ۵, چهارشنبه


مصاحبه  مهم  آقای علی اکبر اعتماد (اولین  رئیس سازمان انرژی اتمی در ایران)



۱۳۹۱/۰۷/۰۵
 مصاحبه آقای علی اکبر اعتماد آخرین رئیس سازمان انرژی اتمی در زمان شاه با شبکه تلویزیونی ان آر 1 آلمان که بازتاب وسیعی در روزنامه های سوئیسی داشته است .متن این مصاحبه در نیو زوریخر زیتونگ منتشر شده که ترجمه ان جهت استفاده
   منبع خبر: روزنامه NEUE ZURCHER ZEITUNG منتشره در زوریخ
   مصاحبه گر: کريستف نوفر
   متن خبر :
   روزنامه فوق در خصوص برنامه هسته اي ايران با اکبر اعتماد اولين رئيس سازمان انرژي اتمي ايران که تحصيل کرده پلي تکنيک زوريخ است مصاحبه اي انجام داده که بشرح زير است:
   س: آيا براي شما ساده بود که در سال 2001 به ايران باز گرديد در حاليکه از بسياري از ايراني ها که ايران را در سال 1979 ترک کردند شنيده مي شود که ما هرگز به ايران باز نمي گرديم ؟
   ج: اين ايراني ها بودند که مرا دعوت کردند تا به ايران باز گردم. من هم به آنها گفتم که من به اين شرط به ايران باز مي گردم که با برنامه هسته اي هيچ کاري نداشته باشم. من گفتم که بعنوان يک فرد آزاد و مستقل به ايران مي آيم و آنها نيز پذيرفتند.
   س: آيا رژيم ملاها هرگز تلاش نکرد تا از دانش شما بهره بگيرد؟
   ج: چرا. آنها مي خواستند نظر مرا بعنوان مشاور مسئولين برنامه هسته اي جلب کنند ولي من پاسخ منفي به آنها دادم. من هرگز نمي خواهم مشاور بشوم و مي خواهم آزاد باشم. البته اگر آنها عقيده مرا درباره اين و يا آن موضوع خاص بدانند آنوقت نظرم را مي دهم.
   س: شما کلا چگونه درباره رژيم ملاها فکر مي کنيد؟ شما چگونه با آنها کنار مي آئيد و چگونه با آنها کار مي کنيد؟
   ج: رژيم به من هيچ ارتباطي ندارد. براي من ايران بعنون کشورم مطرح است. من ايران را دوست دارم. من کشورم و مردم آنرا دوست دارم. من با مردم کشورم زندگي مي کنم و هيچ تفاوتي برايم ندارد که چه کسي بر آن حکومت مي کند.مسلما کساني که بر کشور حکومت مي کنند مشکلاتي را براي مردم ايجاد مي نمايند. ولي من در اين امر دخالتي نمي کنم.
   س: يعني اين يک معامله است: شما آنها را به حال خود مي گذاريد و آنها هر کاري که مي توانند در ايران انجام مي دهند؟
   ج: دقيقا. آنها به من احترام مي گذارند و من بايد منصف باشم. آنها به من مي گويند که تو در گذشته شغل خود را بخوبي انجام دادي و آنها فعاليت هاي گذشته مرا که آنها را امروز به اينجا رسانده است به رسميت مي شناسند.خيلي ساده بگويم، آنها به من احترام مي گذارند، نه کمتر و نه بيشتر.
   س: رژيم ايران وجهه بسيار بدي در غرب دارد زيرا غرب بر اين باور است که ايران مي خواهد بمب اتمي بسازد. آيا اين موضوع درست است؟
   ج: بله، اين موضوع که غرب مي گويد که ايران مي خواهد بمب اتمي بسازد درست است. ولي اين موضوع که ايران مي خواهد اين کار را بکند درست نيست.موضوع از اين قرار است: غرب معاهده منع گسترش سلاح هسته اي را بوجود آورده ولي همين غرب خود به آن احترام نمي گذارد. روح اين معاهده نيز اين است که تا زمانيکه تو به تعهدات خود عمل کني، تا زمانيکه ايران بمب اتمي نساخته تا آن زمان ايراني ها مي توانند هر کار ممکني را با فناوري هسته اي انجام دهند. اين قرارداد بين المللي حتي از اين هم فراتر مي رود و مي گويد آنهائي که فناوري هسته اي را در اختيار دارند موظفند آنرا در اختيار تو هم قرار دهند. ولي آنها اين فناوري را در اختيار ايران قرار نمي دهند و آنهم تحت اين بهانه که زيرا اگر ما به تو اين فناوري را بدهيم مي خواهي با آن بمب اتمي بسازي. ولي اين امر مرا شگفت زده مي سازد زيرا از چه زماني در يک قرارداد به سوء ظن ها استناد مي شود. اين سوء ظن در خصوص ايران وجود دارد ولي فقط يک سوء ظن است.
   س: آيا شما مي دانيد که در گذشته آمادگي هائي براي بمب وجود داشته است؟
   ج: خير. ما در گذشته هرگز آمادسازي براي ساخت بمب اتمي انجام نمي داديم. ولي در سابق که من مسئوليت برنامه هسته اي را داشتم اينگونه فکر مي کردم که اين وظيفه من است که همه گونه آزمايشات را باز بگذارم.
   س: اين به آن معناست که شما اجازه داشتيد تحقيقات در زمينه گزينه ساخت بمب را نيز انجام دهيد؟
   ج: ما آن زمان غني سازي اورانيوم را با ليزر آغاز کرديم.اين امر آن زمان بسيار مدرن به حساب مي آمد. ما اين کار را مي کرديم ولي اين به آن معنا نبود که مي خواهيم بمب بسازيم. خيلي ساده تر بگويم، هيج دولتي يک شبه تصميم نمي گيرد که که فردا بمب اتمي مي بسازد. خير، اين موضوع يک موضوع سياسي است. اگر شما احساس کنيد که نياز به اين بمب داريد و امنيت شما در خطر قرار دارد آنوقت اقدام به ساخت سلاح اتمي مي کنيد. متاسفانه من بايد اين واقعيت را به شما بگويم که ايران امروز هيچ برنامه اي براي ساخت بمب اتمي ندارد ولي اگر فشارها از سوي غرب ادامه پيدا کند آنوقت آنها هستند که ايران را مجبور مي سازند تا اقدام به ساخت بمب اتمي کند. ايراني ها احساس مي کنند که که به بمب اتمي نياز دارند تا قدرت در منطقه خاورميانه باشند. اسرائيل، پاکستان، هند و روسيه يعني همه کشورهايي که ما در ميان آنها قرار داريم بمب اتمي دارند. و ايران اگر واقعا از سوي غرب بيشتر تحت فشار قرار گيرد آنوقت بمب اتمي را مي سازد و من بر اين عقيده ام که اين حق را هم دارد.چرا اسرائيل، پاکستان و هند اجازه دارند بمب اتمي بسازند و غربي ها نيز با آنها همکاري مي کنند در حاليکه آنها هرگونه ارتباطي را با ايران قطع کرده اند و آنهم بخاطر اين سوء ظن که شايد ايران بخواهد بمب اتمي بسازد. اين اصلا منصفانه نيست.
   س: اين موضوع مسلم است که ايران تا سال 2003 برنامه هسته اي نظامي داشته ولي از آن سال به بعد آنرا متوقف نموده است. و امروز براي کارشناسان روشن شده که ايران همه وسائل لازم را براي ساخت بمب اتمي دارد ولي هنوز تصميم براي اين امر اتخاذ نشده است. درست است؟
   ج: بله و نه. اين موضوع که ايراني ها تا سال 2003 برنامه هسته اي نظامي داشته اند درست نيست. اين درست نيست و فقط سازمانهاي امنيتي آمريکا اين ادعا را مي کنند. آن زمان ايراني ها حتي نمي توانستند روياي ساخت بمب را هم در سر داشته باشند. ولي اين موضوع که ايراني ها امروز تاکيد مي کنند که ما حق داشتن همه فناوري ها را داريم درست است. و اين هم درست است که ايراني ها تصريح مي نمايند که ما همه فناوريها را مي توانيم در کنار يکديگر داشته باشيم. ولي ما تصميم نگرفته ايم که بمب اتمي بسازيم. مانند وضعيت در آلمان و ژاپن است يعني آنها قابليت ساخت بمب اتمي را دارند ولي اين کار را نمي کنند زيرا نيازي به آن ندارند. وضعيت ايران هم دقيقا همينطور است. يعني آنها تا زماني که به آن نياز نداشته باشند آنرا نمي سازند و اگر ضرورتي ايجاد کند آنرا خواهند ساخت. اين موضوع نسبتا روشن است، اين طور نيست؟ چرا يک کشوري در خاورميانه مانند ايران نبايد ايزار لازم که با آن از خود دفاع نمايد را نداشته باشد؟
   س: شما تائيد مي کنيد که ايران همه ابزارهاي لازم را در کنار هم قرار مي دهد و آماده سازي هاي لازم را مي کند تا آماده باشد که در صورت اتخاذ تصميم بتواند بمب اتمي را بسازد. درست است؟
   ج: نه، کاملا. اين درست است که ايران تحقيقات را در زمينه هاي مختلف انجام مي دهد. و در اين زمينه ها نيز مرزي وجود ندارد و براساس معاهده منع گسترش سلاح هسته اي نير اين حق را دارد. اينکه چرا اين کار را مي کند من نمي دانم زيرا من نمي توانم مغز حکام کشورم را بخوانم .
   س: وقتي آدم با رابرت کلي رئيس سابق بازرسان آژانس صحبت مي کند تاکيد مي نمايد که شما به مرکز غني سازي اورانيوم نطنز نگاه کنيد، اين مرکز خيلي بزرگتر از يک مرکز براي برنامه هسته اي غير نظامي است و آن بايد براي کار ديگري باشد. ضمنا شما براي آنکه با بيماري سرطان نيز مبارزه کنيد نيازي به غني ساري اورانيوم در غلظت بالا تا اين حد نداريد. پس قضيه از اين قرار است که ايراني ها نمي دانند چه کاري مي کنند و يا اينکه موضوع بزرگتري را در سر دارند يعني يک برنامه هسته اي نظامي. شما در اين زمينه چه مي گوئيد؟
   ج: اولا در مرکز نطنز اورانيوم در حد بالا غني سازي نمي شود و حداکثر غلظت اورانيوم غني سازي شده در آنجا بين 4 الي 5 درصد است. چنين اورانيوم غني سازي شده اي را فقط براي سوخت نيروگاه اتمي مي توان بکار گرفت. اين در مورد نطنز. بعدا نياز به سوخت لازم براي نيروگاه تحقيقاتي تهران است. براي توليد اين سوخت نياز به اورانيوم غني سازي شده تا غلظت 20 در صد است. ايراني ها در سراسر جهان از هر کشوري که ممکن بود درخواست خريد اين سوخت را کردند ولي هيچ کشوري حاضر نبود تا آنرا در اختيارشان قرار دهد. اين درحاليست که اين نيروگاه براي استفاده پزشکي از اهميت بالائي برخوردار است. ايراني ها آنوقت گفتند اگر شما اين سوخت را در اختيار ما نمي گذاريد پس ما خودمان آنرا توليد مي کنيم. آنها اينک در مرکز فردو اورانيوم را تا 20 درصد غني سازي مي کنند. اين اورانيوم با اين غلظت براي اين نيروگاه تحقيقاتي ضرورت دارد. اگر غرب حاضر نشود تا با ايران همکاري کند آنوقت ايراني ها مرتبا پيش تر خواهند رفت. زماني آنها متوجه خواهند شد که ما همه ابزار لازم را براي ساخت بمب در اختيار داريم.
   س: يعني شما مي گوئيد که تنها فشار غرب ايران را مجبور مي کند تا بمب اتمي بسازد
   ج: بله، کاملا همينطور است.و غربي ها هيچ حقي ندارند که در اين زمينه اعتراض کنند. آنها مي بايست با ايران همکاري مي کردند. و دقيقا اين کار تنها راه درستي است که بتوان از ساخت بمب اتمي از سوي ايران جلوگيري بعمل آورد.
   س: شما صحبت از همکاري با ايران مي کنيد. به نظر شما راه حل چيست؟ غربي ها در کجا بايد همکاري کنند؟
   ج: من يک مثال براي شما مي زنم. در زمان من، ايراني ها ده درصد از سهام مرکز غني سازي اورانيوم يوروديف فرانسه را در اختيار داشتند. يعني ما در ده درصد در توليدات اورانيوم اين مرکز سهم داشتيم. من آن زمان خودم قرارداد آنرا امضا کردم. آنوقت چه شد؟ پس از پيروزي انقلاب در ايران فرانسوا ميتران رئيس جمهور فرانسه شد. وي يکباره گفت که درست است که ايران ده درصد در اين نيروگاه سهيم است ولي ما به آن اجازه نمي دهيم که توليدات اين مرکز به آن داده شود. وقتي شما اينگونه با ايران رفتار کنيد آنوقت اين کشور خود بايد آستين ها را بالا بزند. و امروز دقيقا همين کار را مي کند زيرا فرانسه ورود آنرا به اين مرکز ممنوع کرد.
   س: ما امروز اين مذاکرات بدون پايان در استانبول، بغداد و مسکو را شاهد هستيم. آدم زماني اين احساس را پيدا مي کند که اين امر به بازي موش و گربه تبديل شده است. شما خروج از اين بن بست را در کجا مي بينيد؟
   ج: آنچه من مي توانم به شما بگويم آن است که کاري که غرب مي کند غير قانوني، مغاير با معاهده منع گسترش سلاح اتمي و ضمنا داراي نتيجه معکوس است. شما مي گوئيد که آنها مي خواهند مانع از آن شوند که ايران بمب اتمي را بسازد ولي من مي گويم که آنها ايران را بر آن مي دارند تا بمب اتمي را بسازد. اين يک نکنه است. چگونه مي توانيم از اين بن بست خارج شويم؟ من هيچ راهي را نمي بينم. من معتقدم که در حال حاضر اصلا موضوع به اتم ربطي ندارد. نه، غربي ها از ايران ترسي ندارند. آنها اين بهانه را پيدا کرده اند تا تحريم ها را عليه ايران اعمال کنند و فشار بر آنرا افزايش دهند.
   س: پس هدف غربي ها چيست؟
   ج: اگر مسئله اتمي هم وجود نداشت آنها موضوع ديگري را پيدا مي کردند. امروز مشکل در اينجاست که ايران موضعي را اتخاذ کرده که غرب نمي تواند آنرا قبول کند. اين يک مبارزه است و ادامه دارد. من هيچ راه حلي را در وضعيت فعلي نمي بينم.
   س: يعني اگر بگونه ديگري بخواهيم بگوئيم، فقط گزينه جنگ باقي مي ماند؟
   ج: خير. من معتقدم که غرب در وضعيت و موقعيتي نيست که عليه ايران جنگ بکند. ايران که افغانستان نيست. ايران که عراق نيست. شما غربي ها گاهي اوقات فراموش مي کنيد. ملت ايران مصمم است تا از کشور خود دفاع کند همانگونه که در جنگ صدام عليه ايران کرد و عليه هر کشور ديگري هم مي کند. من معتقدم که اسرائيل و آمريکا قادر نخواهند بود به ايران حمله کنند. ولي اگر با اين وجود اين کار را بکنند، کل خاورميانه را دچار ناآرامي مي کنند که در نهايت عليه خود آنها به پا خيزند. اگر آنها امروز تحريم ها را لغو نکنند هيچ راه حلي وجود نخواهد داشت.
   س: اگر تحريم ها لغو شوند آنوقت چي؟
   ج: اگر تحريم ها لغو شوند آنوقت ايران شايد به راه حلي با غرب دست پيدا کند. يعني همکاري در زمينه انرژي اتمي، در چنين وضعيتي ايران خود غني سازي اورانيوم تا غلظت 20 درصد را متوقف مي سازد.
   س: آيا شما نگران وضعيت امروز هستيد؟
   ج: خير، اصلا. ولي موضوعي که باعث شگفتي من شده آن است که اسرائيل هر روز ايران را تهديد به حمله نظامي مي کند. ولي هيچکس نمي گويد : که شما چگونه به خود اجازه مي دهيد که به ايران حمله کنيد؟ شوراي امنيت سازمان ملل تقريبا وجود ندارد. شوراي امنيت مي بايست به آنها بگويد که شما چنين حقي نداريد که به کشور ديگري حمله کنيد. اسرائيل به لبنان، عراق و سوريه حمله کرد و هيچکس چيزي نگفت. و اينک مي گويند که ايران زماني مي تواند بمب اتمي داشته باشد. گيريم که زماني هم ايران بمب اتمي بسازد ولي اين کار را نمي کند که از آن استفاده نمايد.آدم بمب اتمي را مي سازد تا از خود دفاع کند.
   س: ولي آيا احمدي نژاد نگفت که اسرائيل را بايد نابود ساخت؟
   ج: او هرگز چنين حرفي را نزده است.
   س: پس او چه گفته است؟
   ج: او گفت که اسرائيل از روي نقشه محو مي شود ولي نه از سوي ايران بلکه بخاطر آنکه از ديد تاريخي در جاي اشتباهي وجود دارد و به همين خاطر روزي از روي نقشه جهان از بين مي رود. او نگفت که ايران اين کار را مي کند
   س: پس چه کسي؟
ج: تاريخ. فلسطيني ها در وضعيت بسيار بدي قرار دارند.لبنان، سوريه عراق و همه کشورهاي عربي به اين امر علاقه دارند و اينک مصر نيز به آنها اضافه شده است. ولي نه ايران. اسرائيل با کشورهاي عربي مبارزه مي کند و نه با ايران. من اين موضوع که غرب مرتبا عليه ايران است را درک نمي کنم. من دقيقا آنچه را احمدي نژاد گفت خواندم. گفته هاي او از سوي غربي ها و بطور عمدي اشتباه ترجمه شده است.
شايان ذکر است که اين مصاحبه در شب گذشته در ساعت بيست و پنجاه دقيقه در برنامه موسوم به روندشاور در کانال يک تلويزيون آلماني زبان سوييس( FS1 ) نيز بطور کامل پخش شد.

منبع سایت انقلاب اسلامی
    



هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر