مشارکت اعتراضی در انتخابات
قبل از
برگزاری دور اول انتخابات مجلس هشتم شورای اسلامی در 24 اسفند 1386، حاکمیت برای
خالی کردن حوزههای انتخاباتی از نمایندگان شایسته و منتقدین توانمند و معترضین به
سیاستهای کلان خود، اکثریت نمایندگان مستقل و اصلاحطلب مجلس و دیگر داوطلبان از
این جبهه را با استفاده ابزاری از تفسیر به رأی شورای نگهبان ردّ صلاحیت کرده و
آنان را از لیست داوطلبین شرکت در انتخابات مجلس حذف نموده بود.
هدف
حاکمیّت آمادهسازی میدانی بیرقیب برای نمایندگان گوش بفرمان و مطیعی بود که پس
از انتخاب شدن نخواهند و یا نتوانند مانع خود سریهای حاکمیّت و دولت دستچین شده
او باشند.
اعتراضات
گسترده مطبوعات؛ احزاب و شخصیتهای مستفلّ و اصلاحطلب نتوانست تغییری در تمرّدهای
هیئت حاکمه از قانونمداری پدیدآورد. این خیره سری حاکمیّت و خفقان سیاسی ناشی از
خود محوری شورای نگهبان که عملاً راه را بر هرگونه رسیدگی قانونی بهاعتراضات یا
گفتگو و مفاهمه بسته بود منتهی به بست نشستن تعداد زیادی از نمایندگان مجلس ششم در
محل کار خود شد.
در
ملاقاتی که نماینگان سلب صلاحیت شده برای مجلس هفتم با رئیس جمهور پیشین داشتند
ضمن گفتگو و بحث در مورد انتخابات و با توجّه به شواهد متعدّد و برنامهریزیهای
راستگرایان برای حذف عملی جمهوریت از اصل نظام، این موضوع مطرح و اعلام شد که: (نقشهای
وجود دارد که باید آن را برهم زد. ما باید این بازی را به هم بزنیم به هر صورتی
که میسّر است. بر این اساس با همه وجود در انتخابات مظلومانه اما با نشاط شرکت میکنیم.
خیلیها نقشههای بزرگی کشیدهاند که با حضور مردم در انتخابات خنثی میشود ).
لذا با توجه موقعیت زمانی و براساس بخش پایانی این نوشتار
که موضوع وبلاگهای مردُمرای بود، به
فعالین وگروههای سیاسی پیشنهاد شد که به عنوان اوّلین قدم در راه بر قراری یک دولت
مردُمرای از این ببعد در حوزههای اختصاص
یافته به نور چشمیها و وکیل الدّولهها که داوطلبان مستقل و یا مورد قبول
احزاب بدلایل جناحی رد صلاحیت شدهاند مردم، با رویکردی عملی و با ریختن رأی باطل
شده به صندوقهای رأیگیری؛ اعتراضات عمومی و کار ساز خود بهانتخابات را آغاز
کنند. با این ترتیب رأی دهندگان از این ببعد میتوانستند تصمیمهای غیر قانونی شورای
نگهبان در ردّ صلاحیت نمایندگان احزاب و گروههای سیاسی را، وتو کرده و در مقابل
عملاً از شورای نگهبان سلب صلاحیت کنند.
با توجه به استقبالی که از این پیشنهاد بعمل
آمد و بدنبال آن رویکرد مثبتی که از سوی سازمانها و شخصیتهای سیاسی در مورد اجرای
این راهکار مشاهده گردید، و مدوامتی که در این روند پیشبینی میشد، لازم بود تا
آنجا که مقدور است گزارش این رویداد پیگیری شود. در این قسمت بدنبال نقل پیشنهاد،
عکس العملهای نهضت آزادی، جبهۀ مشارکت، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و دو چهره
شاخص از شخصیتهای فعال در امور سیاسی نقل میشود.
متن
درخواست یاد شده که در نیمه اسفند 86 برای گروههای اجتماعی و فعّالان سیاسی ارسال
گردید از این قرار بود :
«انتخابات، فرصتی برای تغییر شرایط بازی»
شرکت
حداکثری در انتخابات و برگزیدن نمایندگان واقعی مهمترین راه نجات جامعه از بنبستهای
سیاسی داخلی و خارجی است. حضور پر رنگ ملت در صحنه سیاست و تصمیمگیری، موجب رعب
اقتدارگرایان و هراس بیشتر بیگانگان از دست زدن به اقدامات ایذائی و حادثهآفرینی
میشود. از دست دادن این فرصت موجب گسترش بیشتر فساد در مدیریّت و سرنوشت کشور
خواهد بود. بنابراین سهلانگاری و از آن بدتر تحریم انتخابات بمعنی واگذاری عرصه و
اعیان مملکت به غیرخودیهاست.
چون شرکت در انتخابات فرمایشی بمثابه ریختن آب به آسیاب
حاکمیت اقتدارگراست و شرکت کم رنگ ملت در انتخابات زمینه بهرهبرداری دشمن خارجی
را فراهم میکند چاره کار در این مخمصه، ریختن رأی باطل شده به صندوق رأی در حوزههائی
است که قرار است انتخابات در آنها بشکل فرمایشی و تک حزبی برگزار شود. این رویه میتواند
هر انتخاباتی را به چیزی در حد رفراندوم تبدیل نماید. این اقدام که هماهنگی لازم
از سوی افراد، نیروها و مطبوعات دلسوز و وفادار به جامعه را میطلبد خط بطلانی بر
امیال خودپرستان داخلی و آزمندان خارجی خواهد بود. حال که تنها فقط یک امکان برای
ابراز نظر وجود دارد مردم این فرصت را دارند تا در حوزههائی که داوطلبان واجد شرایط
وجود دارند با انتخاب نمایندگان واقعی، دموکراسی را در کشور حاکم نمایند و درصورت
تحمیل داوطلب غیر مردمی به هر حوزه رأیدهندگان با ریختن رأی باطل شده خود به
صندوقها، به تمامیتخواهان یک نه بزرگ بگویند و اصلاح و یا خلع ید تدریجی آنان از
ابزار حکومتی و برگرفتن نقاب دموکراسی از چهره شان را شروع کنند.
گرچه
فرصت برای انتخابات پیشرو محدود است ولی داشتن یک برنامه جامع از سوی خیر خواهان و
عاقبت اندیشان فرصت توطئههای در هم پیچیده از سوی خنّاسان را از آنان سلب میکند.
از نیروهای
اصیلی که دلباخته قدرت نیستند، انجمنهای غیر دولتی، جوامع دانشگاهی و فرهنگی، نیروهای
کارگری، جامعه زنان که تصمیمات و رأیشان بیشترین تأثیر را در انتخابات دارد، بدنه
نیروهائی که بنام آنها انواع شرارتها و مظالم بر جامعه و افراد تحمیل میشود و نیز
جامعه وبلاگنگاران استدعا میشود که با قراردادن چنین برنامهای در اولویت کاری خویش
و تبلیغ حداکثری از آن به استقرار آزادی، استقلال و عدالت واقعی در جامعه و هدایت
حکومتگران در جهت قبول و بکارگیری یک دولت مردُمرای یاری رسانند.
برای همیشه
یادمان باشد که «تا انتخابات وجود دارد امکان گفتن نه و تغییر دادن شرایط نیز وجود
دارد» این تصمیم اگر عمومیّت یابد مقابله با آن برای حاکمیّت اقتدارگرا غیر ممکن
است .===
اینک
نقل چند بازخورد به درخواست فوق با این توضیح که منابع مرتبط با این قسمت در پایان
کتاب عیناً نقل میگردند.
نهضت آزادی *
گروههای
ملی مذهبی قبلاً در تاریخ 13 اسفند نظر «عدمشركت» خود در اين انتخابات را طی بیانیهای
بشرح زیر اعلام کرده بودند:
شوراي
فعالان ملي مذهبي در آستانه برگزاري هشتمين دورهانتخابات مجلس شوراي اسلامي، به
دنبال دو اطلاعيه قبلي خود، چكيده آرا و نظر نهايي خود را به شرح زير اعلام ميدارد:
از آنجا
كه «آزادي» (از جملهانتخابات آزاد) يكي از خواستههاي مردم ايران در انقلاب عليه
رژيم استبدادي پهلوي بوده و يكي از ميثاقهاي مشترك مردم و حاكميت پس از انقلاب
ميباشد؛
از آنجا
كه فضاي سياسي چند سالهاخير حاكم بر كشور به سمت تشديد روندهاي حذفي طيفها و
گرايشات مختلف فعال در جامعه متكثر ايراني بودهاست؛
از آنجا
كه فرايند حاكم بر انتخابات، برخلاف ميثاق انقلاب و نيز منشورهاي جهاني و قوانين
داخلي حافظ حقوق اساسي ملت، با ردّ صلاحيتهاي گسترده، «انتخابات» را از معناي
اصلي و عرفي آن خارج كرده و به شكلي دو مرحلهاي و به شدّت محدود و گزينشي درآورده
و از حالت آزاد و مؤثر دور نمودهاست؛
از آنجا
كه برخي اظهارات مقامات نظامي ترديدها و نگرانيهاي جدي در رابطه با نحوهاجراي
انتخابات در ميان فعالان سياسي، از جمله فعالان اصلاحطلب درون حاكميت، ايجاد
نمودهاست؛
اينك بدان خاطر كه در شوراي فعالان ملي – مذهبي انگيزه و
احساس ضرورتي براي شركت در انتخابات وجود ندارد، نظر «عدمشركت» خود در اين
انتخابات را اعلام مينمايد. و برآيند اين انتخابات گزينشي و حذفي را نماينده همه
گرايشات و علايق و سلايق مردم ايران، و حتي دربرگيرنده همه گرايشات درون حاكميت،
نميداند.
شوراي فعالان ملي – مذهبي 13 اسفند
و نهضت
آزادی هم در تاریخ 15 اسفند در مورد معضل انتخابات با نگرشی سلبی اعلام کرده بودند
كه تنها با اصلاح ساختاري تصميمها و شيوههايي كه تا كنون به كارگرفته شدهاست و
ايجاد امكان حضور تمامي گرايشهاست كه ميتوان به برون رفت از اين ورطه اميدوار
بود. در غير اينصورت، مشكل ادامه خواهد يافت و با تاييد صلاحيّت چند فرد خاص نميتوان
اين انتخابات را آزاد، سالم و عادلانه ارزيابي كرد.
ولی
نهضت آزادی مجدداً در تاریخ 17 اسفند با رویکردی ثبوتی در اعلامیه دیگری تحت عنوان
«اعتراض بهانتخابات غير آزاد، مشاركت تنها در حوزههايي كه امكان رقابت موثر
وجود دارد» نوشته بودند:
به مردم
عزیز ایران پیشنهاد میکند كه به منظور اعتراض بهانتخابات فرمايشي، تنها در حوزههايي
كه امكان رقابت مؤثر وجود داشته باشد به نامزدهايي رای دهند که میتوانند با
پيروي از روش و منش مدرسها، مصدقها، بازرگانها و سحابیها، شجاعانه به دفاع از
حق حاکمیت ملی و حاکمیت ملت ایران پرداخته، آزادی مردمان را به مال و مقام ناچیز
دنیا نفروشند.[1]
آقای عیسی سحرخیز*[2]
آقای عیسی
سحر خیز روزنامه نگار و مدیر کل مطبوعات داخلی در دورۀ اصلاحات در اسفند ماه 86 طی
مقالهای از جمله منظور این نویسنده در طرح برون رفت از دور باطل انتخابات مهندسی
شده را حفظ آبروی نظام دانستهاند. ایشان بعداً نیز تا زمان برگزاری مرحله دوم
انتخابات طی سه مقاله با عنوانهای رالي انتخابات در چالش تحريميان پيگير - رالی
انتخابات و رقابتها -و چالش عقل و احساس- بهاستدلالهای طرفدارن تحریم انتخابا ت
در مقابل طرفداران شرکت فعال و معترضانه در آن پرداختهاند. ولی آقای سحرخیز در
مقاله چالش عقل و احساس در مورد بکار بستن راهکار مشارکت فعال و معترضانه در
انتخابات، شخصاً آنرا بعنوان سختترین گزینه پیش روی اصلاحطلبان میدانستند.
جبهه مشارکت*[3]
جبهه مشارکت ایران اسلامی که متشکل از هفده تشکل و حزب سیاسی
است در مورد انتخابات مجلس هشتم در بیانیه تحلیلی خود در تاریخ 29 اسفند 86 آوردهاند
که:
جبهه
مشاركت ايران اسلامي در ارزيابي شرايط موجود و نتايج انتخابات مجلس هشتم فضاي
ژلاتيني و متفاوت از گذشته را ميبيند و از عمل سياسي و انتخاباتي مردم رأی دهنده
و نيروهاي سياسي اصلاحطلب نوعي رشد يافتگي و بلوغ سياسي را درمييابند و اينكه «حضور معترضانه»ميتواند راهبرد جديد براي مواجهه با عرصه
تنگ سياسي ايران باشد، از اين رو از همه نيروهاي سياسي اصلاحطلب ميخواهد كه با
تجميع نيروها در مسيري واحد راه آينده را هموار نمايند. تجربه انتخابات شوراهاي
سوم و مجلس هشتم نشان داده است كه تجميع نيروهاي اصلاحطلب (به رغم تفاوتهاي
نگرشي) حضور معترضانه حتی در شرایط سخت را سد شکن و نتیجه بخش میدانند.
دکتر سید مصطفی تاج زاده*[4]
در
اواخر فروردین 87 و با نز دیک شدن زمان
برگزاری مرحله دوم انتخابات، معترضین به روند کلی ردّ صلاحیتها برنامههای اعتراضی
خود را رساتر بیان نمودند از جمله آقای دکتر تاجزاده در سخنرانی خود در مجمع دانشآموختگان
ایران اسلامی گفته بودند که:
شعار
دولت کودتا این بود؛ سیاست وحکومت در ایران یعنی اعلیحضرت و دیگر هیچ
و نیز
گفته بودند:
ما اسم استراتژي خود را در زمان يكدست شدن قدرت در داخل
كشور «حضور معترضانه» گذاشتهايم، يعني براي دفاع از آرمانهاي مردم فعاليت ميكنيم
و در انتخابات حاضر ميشويم و ضمن دفاع از عقايد خود، به رفتارهاي تماميّتخواهانه
و غيرقانوني جناح حاكم اعتراض ميكنيم و ميكوشيم ضمن جلوگيري از نظامي شدن فضا،
امكان تداوم سياستورزي در شرايط موجود را حفظ كنيم تا نااميدي مطلق جامعه را فرانگيرد
و نگاه به خارج از كشور يا روشهاي خشن معطوف نشود. روشن است موفقيت ما در اين
زمينه به عملكرد اصولگراها نيز بستگي دارد كه چه مقدار غرور و مستي را كنار
بگذارند و به شيوهاي عقلاني كشور را اداره كنند.
و نیز اینکه:
استراتژي
دوم اين است كه ما در هر شرايطي كه به سر ميبريم اجازه ندهيم،طرفداران تك صدايي
و روشهاي استبدادي يك گام جلوتر بيايند. بايد آنان را هر جا كه هستند متوقّف كنيم
و سپس در جهت عقبنشيني آنان بكوشيم. اين استراتژي احتياج
به حضور معترضانه دارد، يعني در زماني كه قدرت از شما انتظار «بله چشم
فوري» گفتن دارد، شما در صحنه حاضريد اما ميگوييد نه !
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی*[5]
سازمان
مجاهدین انقلاب اسلامی در گزارش تحلیلی خود از انتخابات مجلس هشتم؛ اعلام نمودهاند
که:
بهاعتقاد
ما، راهبرد كلي متّخذه توسط ائتلاف اصلاحطلبان، يعني «مشاركت
مشروط و معترضانه»، راهبردي صحيح و اصولي بوده كهاقدام عملي متناسب با آن
در انتخابات اخير؛ مشاركت فعال در حوزههاي انتخابيّهاي كهامكان رقابت واقعي و
جدي براي اصلاحطلبان وجود داشته و پرهيز از مشاركت و مشروعيت بخشي بهانتخابات در
حوزههاي غير رقابتي، در اعتراض به روند جاري بود. همچنين در خصوص انتخابات در
حوزههايي كه در آن مشاركت داريم نيز، راهبرد فوق را به مفهوم نشان دادن عكس العمل
درخور نسبت به تخلفات انتخاباتي مجريان و ناظران در امر برگزاري انتخابات سالم،
حتي تا مرز كنارهگيري از انتخابات در هر مرحله از آن تلقي مي كنيم. بنابراين ضمن
اينكه به عنوان بخشی از ائتلاف اصلاحطلبان به سهم خود مسئوليت اقدامات انجام شده
را ميپذيريم و اين پذيرش را يكي از لوازم شكل گيري و تداوم ائتلاف تلقی ميکنیم،
همانگونه كه در بيانيه قبلي خود كه پيش از برگزاري مرحلهاول انتخابات صادر شد، بهاقتضای
شرایط، اجمالاً بيان كرديم، معتقد بوديم كهاصلاحطلبان در تبعيت از راهبرد اعلام
شده خود، ضمن مشاركت جدي در انتخابات 50 كرسي رقابتي، مي بايست از معرفي نامزد در
ساير حوزههاي انتخابيه كه حاصلي جز اتلاف توان و تضييع نيرو و روحيهاصلاحطلبان
و سوء استفاده برگزاركنندگان انتخابات غيررقابتي نداشت، خودداري ميكردند.
سازمان
مجاهدين انقلاب اسلامي ايران ضمن تشكر از رفتار انتخاباتی آگاهانه و هوشمندانه شما
كه به تناسب شرايط متفاوت موجود به وقوع پيوست، به عنوان جمعبندي عملكرد اصلاحطلبان
در انتخابات گذشته و چگونگي استمرار اين فعاليتها در آينده، اعلام مينمايد علي
رغم انتقادات موجود به برخي تصميمات تاكتيكي اصلاحطلبان در انتخابات اخیر كه در این
بیانیه نيز به گوشهاي از آنها اشاره شد و در صورت اجتناب از آنها و جایگزین
ساختن تاکتیکهایی متناسب با راهبرد متخذه، دستآوردهاي به مراتب بيشتري نصيب اين
جناح ميکرد، معتقد است كه حضور در انتخابات اخير بر مبناي راهبرد «مشاركت مشروط و
معترضانه» و با حفظ همگرايي و ائتلاف فراگير اكثريت قريب بهاتفاق اصلاحطلبان
صورت گرفت، اقدام صحيحي بودهاست كه مي بايست با رفع نواقص و کاستیهای آن، مبناي
حركت اصلاحطلبان در انتخابات آتي قرار گيرد. ما بايد با پيگيري و وفاداري به
تمامي اجزاي راهبرد فوق، از جمله؛ ملحوظ داشتن قطعی معیارها و شروط تعیین شده برای
مشارکت در انتخابات، راه پر پيچ و خم، صعب و دشوار اصلاحات را ادامه داده و
مخاطرات پيش روي كشور و نظام را مرتفع سازيم. توضیح*[6]